ژانرهای داستانی

این پست اینجاست تا ژانرهای داستانی رو بهتون معرفی کنه

پس بزنین رو "ادامه مطلب 3>" بیبیا :)

~*~*~ Romance ~*~*~

جایی که شاهد یه ماجرای عاشقانه بین دو تا از کارکترها یا حتی بیشتر هستیم. توی این ژانر، نویسنده معمولا کاری میکنه که علاوه بر اینکه کارکترها عاشق هم میشن، خواننده هم عاشق اونها میشه :)

اگه نویسنده از بندگان برگزیده خدا باشه، کارکترها یه نوکی هم به هم میزنن که ما کیف کنیم (^-^)

اگه دارین روی نوشتن یه داستان عاشقانه کار میکنین، این ممکنه به دردتون بخوره ;)

.:: یه راهنما درمورد چطور عاشقانه ننوشتن ::.

~*~*~ Harem ~*~*~

وقتی یکی از شخصیت ها، توسط تعداد زیادی از کارکترها با جنس مخالف دوست داشته بشه، ژانر هارم به وجود میاد. حالا این میتونه به صورت عشق چند تا مونث به یه مذکر، یا عشق چند تا مذکر به یه مونث باشه.

~*~*~ Fluff ~*~*~

 به داستانی فلاف گفته میشه که همه چیز توی اون به خوبی و خوشی پیش میره و کاراکترها دچار مشکل نمیشن. فلاف به خطار ذات شاد ژانرش، معمولا داستان پیچیده ای رو در خودش جا نمیده و صرفا به روابط بین شخصیت ها میپردازه که میتونه رابطه رمانتیک، یا روابط دوستانه و خانوادگی باشه.

~*~*~ Angst ~*~*~

ژانر انگست یه جورایی نقطه مقابل فلاف به حساب میاد. مربوط به فیکشن هایی میشه که در اون، شخصیت ها لحظات سختی از احساسات ترس، اضطراب، ناراحتی و افسردگی رو تجربه میکنن و ممکنه داستان، این احساسات رو به خواننده هم منتقل کنه.

~*~*~ Hurt-Comfort ~*~*~

توی این ژانر، ما دست رو داستان هایی میذاریم که تصمیم گرفتن انگست بشن، ولی فلاف بودن رو هم در کنارش ادامه بدن (T^T)

به این صورت که کارکترها اول به خاطر مشکلات زندگی به فاکستان سفر میکنن؛ ولی بعدش کار ویزاشون درست میشه، میتونن بار بزنن برن دیزنی لند و اونجا بدون هیچ مشکلی، به زندگی خوبشون در کنار همدیگه ادامه بدن.

خلاصه که نویسنده اول خوب زجرکش میکنه ولی تهش یه پایان خوب و صافت بهت تحویل میده.

~*~*~ Dark ~*~*~

برچسب این ژانر میخوره به اون داستان هایی که روی تاریک انسان رو به تصویر میکشن. وقتی که ماجراهای اتفاق افتاده توی داستان، باعث ناراحتی و ترس و وحشت خواننده بشه که میتونه شامل خیلی چیزها از جمله مخدر، جنگ، کو*ک-آزاری، ترور و جنایت های بزرگ، بیماریهای حاد روانی و... باشه.

~*~*~ Dark Comedy ~*~*~

یه ترکیب خفن که ما آریایی های اصیل، درش استادیم :)

وقتی نویسنده میاد مشکلات و دغدغه های بزرگ و مهم رو به صورت طنز و خنده توی داستانش جا میده، اون میشه یه دارک-کمدی.

~*~*~ Comedy ~*~*~

همون کمدی خودمون :/

یه داستان که قراره توش اونقدر بخندی که نخ و سوزن لازم شی..

~*~*~ Slice of Life ~*~*~

ترجمه اسم این ژانر میشه "برشی از زندگی" و اسمش دقیقا معنیش رو نشون میده. داستان های این ژانر به این صورت پیش میرن که درحال نشون دادن وقایع زندگی روزانه شخصیت هان.

حالا اون کارکتر عزیز یا داره توی ویلای شمال زندگی میکنه و تو تهران نمایشگاه ماشین داره و برادر ناتنیش قراره به زودی از اروپا برگرده خونه.. یا اینکه مثل لاکپشت های نینجا تو فاضلاب میخوابه و مثل رابین هود از پولدارها دزدی میکنه و مثل کریستوفر توی فروزن، مخ پرنسس رو میزنه ://

~*~*~ Crossover ~*~*~

مثالی که برای ژانر بالایی زدم رو یه بار دیگه بخون بیبی :)

وقتی بیای اینطوری رابین هود رو بریزی تو لاکپشت های نینجا و با قاشق یخی السا همش بزنی، میشه ژانر کراس اور!

یعنی وقتی دو تا داستان مختلف با هم دیگه ترکیب میشن، داستان حاصل کثافت کاریشون توی این ژانر قرار میگیره.

~*~*~ Fantasy ~*~*~

قصه های شاه پریون و اینا رو میشناسین؟ اونها از همین ژانرن. کلا ژانر فانتزی وقتی به وجود میاد که توی داستان، از جادو و موجوداتی خبر باشه که توی دنیای واقعی نمیتونیم ببینیم؛ مثل جادوگرها و گرگینه ها و خون آشام ها و...

~*~*~ Supernatural ~*~*~

وقتی شخصیت ها درگیر اتفاقات ماوراءطبیعی میشن.

گایز این با ژانر فانتزی فرق میکنه؛ درواقع سوپرنچرال، یه زیر مجموعه از فانتزیه که توش خبری از چوب دستی هری پاتر و آبراکادابرا نیست. یعنی شما جادو نمیبینی، ولی با اتفاقات غیر نورمال دیگه سروکار داری که مثلا به جای جادو، به خاطر ارواح رخ میدن.

~*~*~ Body Swap ~*~*~

یکی از ژانرهایی که ممکنه زیاد توی انیمه ها دیده باشین؛ عوض شدن بدن شخصیت ها با هم!

درواقع اصل محور داستان هایی با این ژانر حول این میچرخه که شخصیت ها به طور اتفاقی خودشون رو توی بدن یه نفر دیگه پیدا میکنن و بعد از اون، دغدغه کارکترها و خواننده میشه اینکه چطور به بدن خودشون برگردن یا جلوی جابجایی های بیشتر رو بگیرن.

حالا اون مابین ممکنه یه کارهایی هم با بدن همدیگه بکنن که به خودشون ربط داره. ما اون طرف رو نگاه میکنیم بعد که حواسشون نبود میریم از رو داستان میخونیم میفهمیم چیکار کردن شیطونا!

~*~*~ Adventure ~*~*~

در این ژانر ما با یه ماجراجویی روبروییم. معمولا توی این مدل داستان ها، با فضاهای جدید و ناشناخته و گاهی خطرناک در ارتباط هستیم و مشکلاتی که شخصیت ها در طول سفرشون و برای جلو رفتن، باید اونها رو حل کنن.

~*~*~ Mystery ~*~*~

ژانر معمایی یکی از پرطرفدارهاست و همونطور که از اسمش مشخصه، داستان حول محور یه معما میچرخه که معمولا شخصیت اصلی به هر دلیلی، به دنبال حل کردن اون معماست.

در کل کارکتر و خواننده دارن دنبال یه سری سرنخ میدون، که از قضا نویسنده اون سرنخ ها رو بالای سر یه تردمیل آویزون کرده و خودش هم یه گوشه ایستاده داره بهشون میخنده.

~*~*~ Horror ~*~*~

ژانر ترسناک؛ هر داستانی که اتفاقات توش باعث دلهره و وحشت و انزجار خواننده عزیز بشه و اون رو تا دم سکته قلبی ببره و سالم برگردونه :/

کلا هدف این داستان ها ایجاد حس وحشت و ترس توی خواننده به وسیله اتفاقات وحشتناک و عذاب آوره.

~*~*~ Tragedy ~*~*~

کی داستان تراژدی به حساب میاد؟

خیلی زیبا و مختصر بگم، وقتی ته داستان کارکتر یا میمیره یا بلایی به سرش میاد که شمایی که عاشقشی میگی کاش میمرد (T-T )

توی داستان های تراژدی، شخصیت اصلی با اتفاقات عذاب دهنده و زجرآوری روبروئه که باعث میشن خیل عظیمی از جوایز، به مناسبت "شکست های پ در پی" به کارکتر تقدیم بشه.

خواندن فیکشن هایی با این ژانر، ملزم داشتن قطعی یه بسته دستمال کاغذی کنار دستتون میباشه!

~*~*~ Smut ~*~*~

اسمات هم ژانری نیازمند بسته کامل دستمال کاغذی در کنار خواننده ست؛ اما به نوعی شدیدا متفاوت از تراژدی!

میدونم میدونین ولی من باز توضیح میدم :)

این ژانر جذاب شامل اون داستان هایی میشه که بعد از خوندنشون، با هر دینی حساب کنی، باید وسط حلقه آتیش با ابلیس تانگو برقصی.

همون فیکشن هایی که یکی از کارکترها به اون یکی میگه "بیا خونمون گربه م رو نشونت بدم." بعد هم با هم دیگه میو میو میکنن :)

خلاصه این داستان ها حکم شراب بهشتی رو دارن و هر چی بخونی مست نمیشی و باز هم میخوای.

~*~*~ BDSM ~*~*~

تو فیکشن هایی با این ژانر، به طور عمده با سادیسم/مازوخیسم و روابط ارباب برده ای بین شخصیت ها در ارتباطیم. این داستان ها میتونه صرفا حول محور بازی های BDSM بچرخه یا در طی حرکتی شیطان پسندانه، یه حال درست حسابی به خواننده ها بده و یه عالمه اسمات توش جا بده؛ که ما دست بوس نویسنده هم میشیم تو این حالت :)

~*~*~ Kink ~*~*~

کینک درواقع یه کلمه برای اشاره به علایق نامتعارف و غیرمعمول
جنـ(o-o)ـسیه.. که نه از خدا و نه از منِ بنده خدا، پنهون نیست که همه تون خوب میدونین دارم راجع به چی حرف میزنم (^-^)

به طور کلی داستانی که همچین ژانری داشته باشه، یعنی شامل همچین گرایشاتی توی داستانشه (ولی لزوما به معنی اینکه این گرایشات رو به مرحله اسمات رسونده نیست.)

~*~*~ Omegaverse ~*~*~

خوانندگان تشنه و محترم.. حقیقتش اینه که ژانر امگاورس به علت تخصصی بودنش، به یه ترم جدا.. یعنی پست جدا نیاز داره و متاسفانه پهنای زیادش نمیذاره من اینجا جاش بدم (o₃o)

به همین خاطر، من یه پی دی اف از هر چیزی که لازم بود درمورد امگاورس بدونین، آماده کردم که میتونین از طریق لینک زیر دانلودش کنین :)

Download

~*~*~ M Preg ~*~*~

این مورد رو دوستان امگاباز به خوبی میشناسن :)

اسم ژانر درواقع مخفف شده ترکیب  Male Pregnancy هستش که ترجمه زیباش میشه حاملگی جنس مذکر

اینکه چطوری همچین چیزی میشه؟ و مگه داریم؟ و... رو هم از من نپرسین چون من فقط مامورم و معذور از دبیر زیستی که اون همه خودش رو سر کلاس جر..یجه دار کرد سر فصل تولید مثل. ولی من و شما باز میشینیم با کلی ذوق داستان های ام-پرگ میخونیم (^-^)

با اینکه این ژانر بیشتر در کنار امگاورس دیده میشه، اما برای ام-پرِگ بودن یه داستان، نیازی به امگاورس بودنش نیست و توی داستان های مثلا فانتزی که با جادوگرها یا شیاطین روبرو هستیم هم میتونیم این ژانر رو داشته باشیم.

~*~*~ Crime ~*~*~

جرم و جنایت؛ دزدی، قتل، گروگان گیری و هر چیزی که شخصیت های داستان رو به دغدغه پلیس تبدیل کنه :)

این ژانر پرطرفدار، حول محور هرچیزی که به جنایت ربط داشته باشه میگرده. مثلا پلیسی که میخواد از حقیقت پشت یه جرم بزرگ پرده برداری کنه، یا نقش اصلی بی گناهی که بطور اتفاقی توی دام یه تبه کار گیر میفته، یا جذاب تر از اون؛ شخصیت اصلی ای که خودش یه تبه کاره

~*~*~ Mafia ~*~*~

تمرکزش روی فِکاثَت کاری های باندهای خلافکار هستش و خانم/آقای رئیس مافیا، در طی نقشه ای دقیق و برنامه ریزی شده، دل خوانندگان بیچاره رو میدزده ولی چون ازش شکایت نمیکنن، بخاطرش نمیفته زندان.

ساده بگم، این ژانر اشاره به فعالیت های جنایت کارانه ی گروه ها و خانواده های مافیایی داره که توی زمینه هایی مثل قتل، قاچاق و اینطور چیزها دست دارن.

~*~*~ Police ~*~*~

یادتونه یه آقا پلیسه ای بود.. شب ها که ما میخوابیدیم، اون مثل جغد بیدار بود؟

خب اون خوش تیپ، توی این داستان ها معمولا نقش اصلیه یا اینکه قراره تا ته ماجرا، مخ شخصیت اصلی رو با باتوم بزنه!

داستان هایی با ژانر پلیسی معمولا درمورد یه پرونده جنایی هستن که حل کردنش دغدغه اصلی شخصیت(ها) و خواننده ست.

~*~*~ Medical ~*~*~

فیکشن هایی که قسمت مهمی از اونها توی بیمارستان اتفاق میفته. خلاصه یا پای یه مریضی خاص وسطه، یا ماجرای روابط زیبای بین دکتر پرستارهاست. و حالا به هر روشی به پزشکی و آدم های مربوط بهش ربط داره.

~*~*~ Psycological ~*~*~

ژانر روانشناختی همینطور که میتونین حدس بزنین، وارد مرحله خاصی از روانشناسی کارکترها میشه. به این صورت که اونها رو باز میکنه و شروع به تحلیل وضعیت روانی، احساسات و منطق و دلایلشون برای رفتارهای مختلف میکنه.

گاهی این ژانر اونقدر پیچیده میشه که علاوه بر کاراکترها، خواننده رو هم باز میکنه :/

~*~*~ Amnesia ~*~*~

ژانری درمورد آلزایمر و فراموشی؛ توی داستان هایی با این ژانر، شاهد کارکتر یا کارکترهایی هستیم که دچار فراموشی شدن. و موقع خوندن قراره با خاطراتی که فراموش شدن، ارتباطشون با افراد فراموش شده، یا تلاششون برای برگردوندن اون خاطرات روبرو باشیم.

~*~*~ Political ~*~*~

وقتی نویسنده میاد عقاید سیاسیش رو توی داستانش بازتاب میکنه، یا به تحلیل یه سری اتفاقات سیاسی (چه تو دنیای واقعی اتفاق افتاده باشن و چه تخیلی باشن) میپردازه، اون داستان میشه ژانر سیاسی.

~*~*~ Sport ~*~*~

فوتبال، والیبال، بسکتبال، کنگفو، بوکس و هر ورزشی که فکرش رو بکنین وقتی بخشی از موضوعات مهم داستان باشن، یعنی اون داستان ژانر اسپورت یا ورزشی داره.

توی این داستان با ماجرای کشیده شدن شخصیت ها به دنیای ورزش، مسیری که برای موفق شدن توی ورزش طی میکنن و یا رابطه ای که بین ورزشکارها شکل میگیره روبرو میشیم.

~*~*~ School Life ~*~*~

از اونجایی که همین الان هم از درس عقبیم، خلاصه میکنم؛ شخصیت های توی داستان هایی با این ژانر، بچه مدرسه ای تشریف دارن.

درس بعدی!

نه جدی :/

اتفاقات این فیکشن ها توی مدرسه یا دبیرستان یا دانشگاه.. یا کلا هرجایی که با فکر کردن بهش دلتون میخواد بخوابین، اتفاق میفته و میتونه شامل روابط بین دانش آموزها با هم، استادها با هم، یا گروه اول و دوم با هم باشه :)

~*~*~ Song Fiction ~*~*~

وقتی متن آهنگ یکی از عنصرهای اصلی داستان باشه، اون رو توی این ژانر دسته بندی میکنیم.

توی همچین کارهایی، شما یا متن آهنگ رو به صورت مستقیم توی داستان میبینین (مثلا دیالوگ کارکترها از روی متن آهنگ نوشته میشه)، یا اینکه متن آهنگ به عنوان یه الهام برای شکل گرفتن موضوع اصلی داستان بکار گرفته شده.

~*~*~ Science Fiction ~*~*~

علمی تخیلی دوستان :)

به طور کلی وقتی بشه توی یه داستانی استفاده خلاقانه از علم رو دید (حالا چه علم واقعی که توی دنیای خودمون شاهدش هستیم، چه تکنولوژی ای که حاصل خلاقیت و تخیل نویسنده باشه)، با یه داستان علمی-تخیلی طرف هستیم.

معمولا توی این ژانر میتونیم پیشرفت بشر (گاهی هم عقب ماندگی فراوان بشر در مقابل آدم فضایی های باهوش :/) در زمینه تکنولوژی رو شاهد باشیم.

حالا این تکنولوژیه میتونه ربات های آشپزی باشن که دیوونه میشن و تصمیم میگیرن نسل انسان رو منقرض کنن یا یه دستگاه سفر به آینده که سیم هاش اتصالی میده و کارکترمون رو میبره به سفر توریستی در زمان دایناسورها..

اگه هم نویسنده مثل من بیمار نباشه، ممکنه تکنولوژی کلا قاط نزنه و سراشیبی داستان توی چیزی به جز اشتباه کار کردن تکنولوژی بیفته

~*~*~ Time Travel ~*~*~

ژانر جذاب "سفر در زمان" هم از اون دسته ایه که نیاز به توضیح نداره و از اسمش پیداست چه هلویی در انتظار خواننده ست.

در کل توی داستان هایی با این برچسب، کارکترهایی وجود دارن که حالا به هر طریقی (مثلا قدرت جادویی یا پیشرفت و علم و اختراع شدن ماشین زمان)، توانایی جابجا شدن بین زمان های مختلف رو دارن.

این داستان های معمولا توی دو دسته قرار میگیرن:

1. وقتی کارکترها به هر دلیلی (مثلا دیدن اینکه چه بلایی قراره سر دنیا بیاد) چمدون میبندن میرن به آینده.

2. وقتی که کارکتر در گذشته یه گندی زده که الان داره به خاطرش، با بیل شکر میخوره.. و با سفر کردن به گذشته این فرصت رو پیدا میکنه که اون گند رو ماستمالی کنه.. و خیلی جاها دیده شده که بعدش مجبور میشه شکرش رو به جای ماست، با سس بخوره چون بیشتر گند میزنه تو همه چی :)

~*~*~ Historical ~*~*~

همونطور که از اسم ژانر هم مشخصه، داستان هایی با این تم در زمان قدیم اتفاق میفتن. توی این مدل داستان ها، همه چیز از جمله طرز لباس پوشیدن، فن بیان و صحبت کردن کاراکتر ها، آداب و رسوم و... به همون شکلی که توی اون زمان قدیم وجود داشته، به تصویر کشیده میشه.

 

~*~*~*~*~*~*~*~*~

در این لحظه با خود می اندیشید: "بالاخره، پایان یافت."

اما اینگونه نیست؛ بلکه این، فقط آغاز پایان پست است.

در آینده علاوه بر یه لینک جیگر مخصوص امگاورس، پست رو با توضیحات مفصلی رو مورد ایده های نوشتن ژانرهای مختلف آپدیت میکنم :)

تا اون موقع، بوس به لُپاتون 3>