
ساخت تم برای فایل فیکشن: با Nilith
خب، اول از همه باید بگم که اگه تا حالا با متننگار کار نکردین و استفاده ازش رو بلد نیستین، قبل از خوندن ادامه، یه سری به [این پست] و [این یکی پست] بزنین و چیزهای پایهای که اونجا گفتم رو یاد بگیرین، چون در ادامه لازمه بلدشون باشین که متوجه بعضی از چیزهایی که اینجا گفتم بشین :>
این پست بیشتر براساس سوالهاییه که اینطرف و اونطرف ازم پرسیده بودین، و خب، بیشترش هم مربوط به برنامه متننگار میشه که قبلا چندتایی پست آموزشی دربارهش داشتیم
این پایین من به سوالهاتون درمورد ساخت تم برای فایل جواب دادم و خوشحالم میشم اگه جای سوالی بهنظرتون توی این پست خالیه، بگین تا اضافه کنم ^^ 3>
جزئیات و رنگهای تم رو بر چه اساسی انتخاب میکنی؟
نیلیث در نود درصد اوقات بر اساس پوستر پیش میرم؛ یعنی اول پوستر رو درست میکنم بعد رنگها رو از توی اون در میارم، این برای زمانهاییه که میخوام تم با یه موضوع خاص هماهنگ باشه مثل فیکشن Mute Days که میخواستم به آدم فضاییها همخونی داشته باشه. اما گاهی هم که چیزی پیدا نمیکنم، میرم توی پینترست میچرخم، از اونجا یه رنگ پیدا میکنم و بعد بر اساس اون پیش میرم.
سیا جالبه، منم تقریبا همیشه همینکار رو میکنم :>
درواقع من بیشتر وقتها، حتی قبل از اینکه شروع به نوشتن کنم کاور فیکشن رو درست میکنم، و زمانی که دارم اون رو ادیت میزنم، به جزئیات بیشتر فیک فکر میکنم و سعی میکنم ظاهر و تصویرسازیهای نوشته با کاور هماهنگی داشته باشه ^^
و دقیقا خودم هم براساس همون کاور تم رو انتخاب میکنم. همه رنگهایی که توی تم استفاده میکنم رو با استفاده از آپشن "Eye Drop" متننگار از خود کاور برمیدارم و توی پالت رنگ ذخیره میکنم که توی تم استفاده کنم.
کادربندی فایلها به چه صورته؟ چطور درستش میکنی و محتوای فیکشنت چقدر توی شکلش تاثیر داره؟
نیلیث تاثیر زیاد. مثلا سعی میکنم یه شکلک که به داستان مربوط باشه توی کادری که داستان رو توش قرار میدم بذارم. مثلا برای فیکشن Gay یه رنگینکمون گذاشتم و برای Mute Days هم یه آدمفضایی گوشه کادر بود. البته من کادربندی فایلهام رو با پیکسآرت انجام میدم، نه خود متننگار. فقط نوشتن متنم با متننگاره.
سیا باز هم من کار خیلی متفاوتی از نیل نمیکنم :> البته کادرهای من خیلی سادهتر از نیل-شیه، زیاد استیکر استفاده نمیکنم؛ مخصوصا اگه کلا از متننگار برای ساخت تم استفاده کرده باشم. اما بوده زمانهایی که من هم با پیکسآرت کادرم رو درست کنم و بعد همون عکس رو بیارم بذارم پسزمینه متننگار و بقیه کار رو اونجا پیش ببرم مثل [ابری با احتمال بارش عشق]
از اونجایی که توی تلگرام و سایت چندباری ازم درمورد شکل کادر بعضی کارهای خاص سوال کرده بودید که "کادر فلان کار رو چطور درست کردی؟" و از این قبیل، تصمیم گرفتم یه آموزش کلی از چند مدل کادری که خودم زیاد برای کارهام استفاده میکنم بذارم که میتونین با رفتن به [این پست] ببینیدش ^^
شکل نوشته و پسزمینههات رو بر چه اساسی انتخاب میکنی؟
کدوم برات اهمیت بیشتری داره معمولا؟
نیلیث من سعی میکنم هم برای پسزمینه و هم متن از رنگهایی استفاده کنم که چشم رو نزنه. و هم فونتی رو انتخاب میکنم که خوندنش راحت باشه و معمولا توی چنل از خوانندههام میپرسم که بهنظرتون بین فلان و بهمان فونت کدوم بهتره و اینجور چیزها. و در کل بیشتر توجهم به سمت متنه چون بهنظرم خوانا بودن اون مهمتره و نباید توی طولانی مدت چشم رو اذیت کنه.
سیا خب، توضیحات نیلیث خیلی کامل و جامع بود. من اگه بخوام جواب بدم بیشتر جزئیات راجع به پسزمینه کارهای خودم میشه:
پسزمینههای من توی اکثر کارهام سادهان و بهجای یه عکس زمینه، فقط یه رنگ ساده انتخاب میکنم. توی انتخاب اون رنگ هم دومورد هستن که بیشترین تاثیر رو توی تصمیمگیریم دارن:
a) رنگهای کاور فیکشنم (از اونجایی که کاورها رو از روی فنآرت درست میکنم، معمولا یه پالت رنگی خاص و مشخص داره که برای درست کردن تم از روی همون رنگها رو انتخاب میکنم)
درواقع معمولا رنگ پسزمینه فایلم، همون رنگ پسزمینه فنآرتیه که کاور رو باهاش درست کردم، یا اینکه یکی از رنگهای استفاده شده توی آرته؛ معمولا رنگی خارج از اون استفاده نمیکنم
b) ژانر اصلی و حسوحال داستانم!
خب، من خیلی به روانشناسی رنگها و اینکه چه تاثیراتی روی احساسات و افکار ما دارن اعتقاد دارم.
به همین خاطر معمولا برای کارهای فلاف و کیوت، رنگ پسزمینه روشنتر انتخاب میکنم و برعکس، برای کارهایی که تم دارک، خشن یا ترسناک دارن، رنگهای تیره یا رو به مشکی رو برای پسزمینه ترجیح میدم.
کم پیش اومده، ولی گاهی هم بوده که خود فنآرت اصلی کاور رو گذاشتم برای پسزمینه و فیلتر رنگی محو سیاه یا سفید روش گذاشتم.
پ.ن: خودم تا حالا اینکار رو نکردم، صرفا چون به تمم نمیخورد. ولی میتونین هم فنآرت رو بذارین و به جای گذاشتن فیلتر رنگی روش، تصویرش رو محو و تار کنین، قشنگ میشه ^^
یکی دوباری هم از صفحه شطرنجی برای پسزمینه استفاده کردم و بهنظرم خیلی قشنگه.
البته باید توی انتخابش یکم وسواس بهخرج بدین. هم اندازه مربعها مهمه و هم کنتراست رنگ زمینه با خطهای چهارخونه، بهتره جوری انتخاب کنین که وقتی نوشته رو روش قرار میدین خوندنش سخت نشه و به خواننده سردرد نده :>
چه رنگی برای متن/ زمینه/ شماره صفحه/ ... مناسبتره؟
خب، تقریبا هر رنگی میتونه مناسب باشه :>
یه چیزی که برای من موقع انتخاب رنگ مهمه، اینه که یه تم ساده و هماهنگ بسازه. و همونطور که توی جواب سوال قبلی هم گفتم، به همین خاطر معمولا از رنگهای کاور فیکم استفاده میکنم. اینطوری یه پالت شامل چند رنگ مشخص دارم؛ بنابراین خیلی شلوغ نمیشه و چشم رو اذیت نمیکنه و در عین حال رنگها با هم هماهنگه.
فقط چندتا نکته فسقلی هست که شاید لازم باشه موقع تعیین تم بهش دقت کنین، اینه که همونطور که نیلیث-شی هم توی جواب قبلی اشاره کرده بود، رنگها رو هم مثل فونت جوری انتخاب کنین که خوندن متن رو سخت نکنه.
مثلا اگه زمینه صورتی رنگه، متنتون قرمز نباشه! پدر چشم آدم در میاد تا بخونش! T^T
به شخصه رنگ این دو رو مخالف هم انتخاب میکنم:
متن روشن روی زمینه تیره
متن تیره روی زمینه روشن
شماره صفحه رو کجا بذارم؟
اشکالی نداره اصلا شماره صفحه رو اضافه نکنم؟
نیلیث خود من موقع درست کردن فایل حواسم هست که حتما جای کافی برای نوشته و همینطور یه جای خالی برای گذاشتن شماره صفحه قرار بدم، که معمولا گوشه پایین سمت راست میذارم چون به نظرم فضای بهتری بهم میده. ولی بستگی به خود کسی که داره تم رو درست میکنه هم داره که کجا رو انتخاب کنه.
سیا اولا که، نه عشقم، چه اشکالی داره؟
اگه دوست داری اضافه کن، نداری هم نکن :>
معمولا اکثر برنامههایی که pdf باز میکنن، خودشون شماره صفحه رو کوچک و کمرنگ یه گوشه نشون میدن پس واقعا نیازی نیست که حتما بذاریش.
و درمورد جاش هم... خب معمولا بهترین جاها یکی از چهار گوشه صفحهست.
اما من خودم بیشتر مواقع وسط ضلع پایینی کادرم شماره صفحه رو میزنم و بهنظرم اونجا جای خوبیه.
در کل بهتره یه گوشه باشه و یکم از متن فاصله داشته باشه. اینطوری مزاحم خوندن نیست ولی در عین حال، خواننده هر وقت لازم داشت میتونه یه گوشه راحت پیداش کنه :>
چه فونتهایی برای نوشته خوبن؟
سیا اهم، خب، این سوال نمک به زخم بازم پاشید چون خودم هنوز تو پیدا کردن بهترین فونتها مشکل دارم T^T
بازم مثل جریان رنگه. تا وقتی خوندنش راحت باشه و چشم رو اذیت نکنه، هرچیزی میتونه خوب باشه. این واقعا چیزی نیست که بتونم راهنماییتون کنم درموردش، بیشتر یه چیزیه که خودتون باید امتحان کنین تا ببینین چی باب میلتونه.
من معمولا برای انتخاب فونت، یه متن همینطوری الکی، با نشانههای نگارشیای که معمولا استفاده میکنم و یه خط دیالوگ الکی مینویسم میذارم روی تمی که آماده کردم. بعد فونتهای متننگار و اونهایی که خودم اضافه کردم رو یکی یکی روش امتحان میکنم تا ببینم چی بهش میاد، یه همچین چیزی:
پ.ن: بله، درست میبینین، لیترالی مثل دیوونهها با خودم حرف میزنم T^T
ولی خب، نکتهش اینه که فقط یه متن رندوم بنویسید که مطمئن شین فونت باب میلتونه.
یه نکتهای هم لازم باشه این وسط بگم؛ حتما موقع انتخاب تم چک بکنید که همه نشانههای نگارشی مورداستفادهتون رو داشته باشه؛ چون بعضی از فونتها بعضی از نشانهها یا ارقام رو ندارن و بعد ممکنه براتون دردسرساز شه و یکم شکل کار رو بهم بریزه :>
گاهی سعی میکنم چیزهایی رو انتخاب کنم که به داستان ربط داشته باشه؛ ولی یکم ریسکیه.
مثلا خودم وانشات "Smoke You Up" رو با یه فونت که شبیه دود سیگار بود درست کرده بودم، ولی بعد همه گفتن که خوندنش سخته و مجبور شدم از اول با یه فونت دیگه درستش کنم T^T
خلاصه که مراقب باشین به حال و روز من دچار نشین :>
برای کسایی که چنل و سایت دارن و با خواننده هاشون در ارتبطان، بهتره همونطور که نیلیث اشاره کرده بود، قبل از آماده کردن فایل نهایی یه سوالی از خوانندهها -یا کلا افراد دیگه- بکنین که مطمئن شین فونت خواناست و چشم رو اذیت نمیکنه ^^
نکتههای مهمی که بهتره حواستون بهشون باشه!
نیلیث حتما حتما قبل از اینکه عکس رو ذخیره کنید، یک دور اون رو کامل چک کنید که اشکالات تایپی، نگارشی یا املایی نداشته باشه. چون اگه بعدا متوجهش شین و بخواین درستش کنین، یکم دردسر داره و ممکنه فایل به هم بریزه.
سیا درسته، و بذارین منم این رو توی پرانتز بگم که وقتی کارتون با متننگار تموم شد هم یه مرحله فوق مهم بعدش دارین؛ ساختن pdf که توی اون باید خیلییی حواستون رو جمع کنین که ترتیب صفحهها به هم نریزه، پس بهتره یه نشانهای برای خودتون داشته باشین و حتما حتما صفحهها رو چک کنین که به ترتیب درست قرار گرفته باشن :>
و این از این...
خب، امیدوارم این پست براتون به درد بخور بوده باشه و چیزی ازش یاد گرفته باشین :>
تاکید میکنم، اگر سوال دیگهای هست که فکر میکنین جاش اینجا خالیه خوشحال میشم توی کامنتها بپرسید و اگر تجربهای با متننگار دارین و دوست دارین نکتهای اضافه کنید هم با کمال میل به پست اضافه میشه ^^
مراقب خودتون باشین بیبیا، تا پست بعدی:
پرپل یو، لاو یورسلف و *بعل روحی* ~(^-^~)